رد پاهایم را پاک می کنم
برگـَـــرد..
یادتـــــ ــ ـ را جا گذاشتــــ ـــ ـی..
نمی خواهم عُــمری به این امید باشَـــ ـــ ـم
که برای بُردنَش بر می گردی ..
خواستن ،همیشه توانستن نیست
... ... و کیـــــف کنیم...
در زندگـﮯ بـرآﮮ هر آدمـﮯ !
کم سرمایه ای نیست ؛ ولی .... از آن بهتر داشتن آدمهاییست ،
نفسم میگیرد ....
در هوایی که نفس های تو نیست .....
خوب به چشمهایش نگاه کنید ... از نزدیک!
دستانش را بگیرید!
آنقدر نزدیکش باشید که گرمای نفس هایش را حس کنید!
خوب عطرش را بو بکشید!
موقع بوسیدنش از ته دل ببوسیدش... از ته دل ببوییدش ... از ته دل
لمسش کنید!
... از ته دل نگاهش کنید ... از ته دل صدایش کنید!
از تمام لحظات با هم بودن نهایت استفاده را بکنید!
روزی می رود ...
و حسرت همه ی اینهایی که گفتم در دلتان می ماند.
روزهای تعطیل سخت تر میگذرد
زیرا که میدانم ...
وقت داری به من بیاندیشی !!!
ولی نمی اندیشی ...
دلت تنگ یک نفر که باشد تمام تلاشت را هم بکنی تا خوش بگذرد، و لحظه ای فراموشش کنی فایده ندارد! تو دلت تنگ است! دلت برای همان یک نفر تنگ است...
خدایا؛
امروز که پنجره ای برای تماشا و حنجره ای برای صدا زدن فرشتگانت ندارم
امیدم به توست…
پس بی آنکه نامم را بپرسی و دفترهای دیروزم را ورق بزنی دوستم داشته باش
آمدی بشنوی بمانی آمدی شنیدی,رفتی حالا سال هاست دیگر کسی از لب هام نَشنیده است : "دوستت دارم"
خسته ام... از تـــــو نوشتن...!
کمی از خود می نویسم این "منم" که، دوستت دارم...!
وقتی دو عاشق از هم جدا میشن ...
عادت می کنیم
ميــدآنـے ؟؟ ... |
About![]()
...
Home
|